درباره وبلاگ


سلام سعي دارم اين وبلاگ رو تبديل كنم به گوشه اي دنج براي تمام كساني كه روحيه اي حقيقت طلب و احتياج به هم فكري،تبادل نظر و كمي شايد آرامش داشته باشند اميدوارم كه در اين راه موفق و از كمك هاي دوستان بهره مند شوم .
آخرین مطالب
پيوندها
  • ردیاب ماشین
  • جلوپنجره اریو
  • اریو زوتی z300
  • جلو پنجره ایکس 60

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان يه گوشه دنج و آدرس yegosheyedenj.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 39
بازدید ماه : 71
بازدید کل : 82692
تعداد مطالب : 26
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1


يه گوشه دنج
در مواقعي كه از همه چيز خسته اي دوست داري يه جايي باشي آروم و دنج كه خودت رو آروم كني اون موقع است كه يه گوشه ي دنج معني پيدا مي كنه




وقتی صحبت از نوابغ اول جهان به میان می آید، ناخودآگاه نام آلبرت انیشتین به اذهان خطور می کند، اما این فیزیکدان مشهور آلمانی جزو این فهرست ۱۰ نفره نیست..!!!????

 

 



ادامه مطلب ...


یک شنبه 7 آبان 1391برچسب:10 نابغه برتر جهان,ضريب هوشي,هوش,جهان, :: 12:55 ::  نويسنده : saeed

سلام و درود

در اين زمان من فرستي غنيمت مي شمارم و از تمام شما خوانندگان عزيزي كه توي اين مدت وقت گذاشتين و بازديدي از وبلاگ بنده نمودين تشكر ميكنم و عذرخواهي ميكنم از بابت زمان ارسال مطالب جديد دليلي هم ندارم جزءگرفتاري هاي روزمره كه اين چند مدت زياد تر شده بود با اميد به اينكه بتونم فعاليت خودم رو در اينجا بيشتر كنم

 

 



سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:, :: 13:6 ::  نويسنده : saeed

سلام

با تمام صحبت هايي كه شد و با توجه به اينكه تمام توانايي ها و علوم هم كاربردهايي خوب و مفيد مي تونن داشته باشن و هم توانايي بد و مضر بودن رو دارن پس جهت موضوعي بحث رو به سمت فهميدن اين كاربردها معتوف مي كنيم البته تا جايي كه سواد،علم و ذهن اين حقير توانايي داشته باشه و لازم به ذكر است قصد و مقصود از مطرح كردن اين مباحث فقط ديدن،هلاجي كردن و يا نتيجه گيري هايي شايد قابل قبول براي يك انسان عادي كه خواستار كمي ديد مو شكافانه تر به وقايعي كه اطراف اون رخ ميده هست و باز هم به كمك هاي فكري دوستان نياز فراوان دارم ؛ با آگاهي از اينكه اين اواخر حول محور اين موضوع صحبت هاي عديده اي شنيده شده.

 خوب بنا به شواهد موجود از اينكه بعضي از محققان،دانشمندان،تاريخدانان و ...  كه معمولا از خواص جامعه خودشون بودن در تمام طول زمان هاي گذشته تا به حال هميشه مشغول به طرح،بررسي،مطالعه در مورد اين سري موضوعات بودن كه آيا ما در اين جهان تنهاييم ؟ آيا جهاني پس از مرگ هم وجود داره ؟ تكليف ما پس از مرگ چي مي تونه باشه ؟ آيا خدا وجود داره؟

 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:تاريخ مذاهب,بت , :: 13:6 ::  نويسنده : saeed

با  سلام

خوب بياييم امروز يكم در مورد مسايل فراطبيعي ( ماورالطبیعه) صحبت كنيم...

 آیا قدرتهای ماورالطبیعه وجود دارد؟

به ماورالطبیعه اعتقاد دارین؟

آيا جهان ما يك بعد دارد يا ما در يك دنياي چند بعدي زندگي مي كنيم ؟

تا حالا شنیدین که کسی از این قدرتها داشته باشه؟

آيا موجودات ماورالطبیعه اي هم وجود دارند؟

آيا اين موجودات فرا زميني همان جن و شياطين نيستند ؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و ...

در ادامه مطلب

 

 

 



ادامه مطلب ...


سلام

امروز مي خواستم در مورد يه سري موضوعاتي كه كم كم اطراف ما رخ ميده كمي بنويسم و چه بهتر كه تبادل نظر هم بكنيم

اگر كه كمي به ديد كلي به دنيا نگاه كنيم مي بينيم اتفاقات عجيب غريب،با معني و بي معني كه شايد هم معني داشته باشه ما ازش سر در نمياريم رخ ميده خيلي ها ارتباطاتي واسش در نظر دارن بعضي ديگه هم اين ارتباطات رو رد مي كنن و استدلال هاي خودشون رو جاش مي گذارن ولي در كل همگي به وجود و رخ دادن اين تغييرات واقف هستند

وقتي مي بينيم كه پول و ثروت چقدر در زندگي ها پر رنگ شده و تقريباْ همع به فكر بدست آوردنش هستن براي داشتن يه زندگي بهتر،راحت تر، مرفه تر و حتي شخصيتي قدرتمندتر كه تمام اين ها به قيمت داشتن پول و ثروت محيا ميشه؛

 

 

 

 

در عين حال همين جور كه به نگاه كردن ادامه ميديم ميبينيم آدم هايي رو كه از داشتن خيلي از حداقل هاي يك زندگي معمولي هم بر خوردار نيستن ولي باز مي كوشن براي ادامه حيات شون

 

حالا از دل سوزي ها كه بگذريم بايستي كه دنبال دليل بگرديم كه چرا ...؟؟؟

سر منشأ تمام اين دارم و ندارم ها از داشتن و نداشتن پول و ثروت گرفته ميشه بعد وقتي ميايم نزديك تر مي شيم و جامعه ي خودمون رو مي بينيم مشكلات بزرگتر هم ميشه اين كه هيچ كس هم سر جاي خودش نيست و... ،بگذريم جاي بحث زياد داريم كه بعد شايد بهشون پرداختيم ... .

در كل تمام مشكلات و گرفتاري هاي بشريت به نظر من مشكلاتي است كه بارها و بارها در تاريخ تكرار شده ونتيجه خودش رو گرفته و تمام اتفاقات رخ داده و در حال وقوع يك سناريوي از قبل برنامه ريزي شدست

ادامه دارد ... .



چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 13:0 ::  نويسنده : saeed

آدم وقتي فقير ميشه ،خوبيهاش هم حقير ميشه ،اما کسي که زور يا زر داره ،هنر مي بينند عيب هاشه ،حرف حسابي مي شنوند چرند هاشه ،آروغ هاي بيجا و نفرت بارشه ، فلسفه و دانش و دين مي فهمند ، حتي شوخيهاي خنک و بي ربط او از خنده حضار را روده بر مي کنه!ملتها هم همين جورند روزي که ما مسلمانان پول داشتيم ، فرنگي ها از ما تقليد مي کردند . استاد هاي دانشگاههاي اسپانيا و ايتاليا فيلسوفها و دانشمند هاي اروپا،وقتي  مي خواستند درس بدهند ، قبالباده ملاهاي ما را به تن مي کردند ، يعني که ما هم بو علي و رازي و غزالي ايم ! همون که باز استاد هاي دانشگاههاي ما امروز تو جشن ها مي پوشند تا خود را به شکل استاد هاي دانشگاههاي اسپانيا و ايتاليا و انگليس بيارايند ، يعني که ما هم شبيه کانت و دکارتيم ! ببين که لباده هاي خودمان را هم بايد از دست فرنگي ها به تن کنيم !صنعتگرهاي مسيحي در اروپا تقلب که ميکردند ، مارک "الله" را روي جنسهاي خودشان مي زدند يعني که اين ساخت اروپا نيست ،کار بلخ و بخارا و طوس و بغداد و شام و ري و مصر و اسلامبول و ... است . حتي روي صليب مارک الله مي زدند ! جنگهاي صليبي که شد آنها افتادند به جان ما ، ما افتاديم به جان هم مسيحي ها و جهودها يکي شدند ،مسلمانها صد تا شدند ، سني به جان شيعه ، شيعه به جان سني ، ترک به جان فارس، عجم به جان عرب ،عرب به جان بربر ، بربر به جان تاتار ... بازهر کدام تو خودشان کشمکش ، دشمني ، بد بيني ، جنگ و جدل . نقشه جهان را جلوي خود بگذار ، از خليج فارس يک خط بکش تا اسپانيا ، ازآن جا يک خط برو تا چين ، اين مثلث ميهن اسلام بود ؛ يک ملت ، يک ايمان ، يک کتاب . حالا؟!مسلمانهاي يک مذهب ، يک زبان ، يک محل ، توي يک مسجد هفت تا نماز جماعت مي خوانند ! توي برادران جنگ هفتادو دو ملت بر پا شد ، هر ملتي اسلام را رها کرد ، رفت به سراغ قصه هاي مرده و خرابه هاي کهنه .

خدا را از ياد بردند و خاک را به جايش آوردند . توحيد توي کتابها مرد به شکل کلمات و شرک توي جامعه جان گرفت به شکل طبقات

دکترشريعتي مي گويد : بازار برده فروشي در آفريقا نيست که بازار برده فروشي در کمبريج ،هاروارد و سوربون است . آن هم نه عمله و کنيز بلکه بزرگترين نبوغهاي بشري! سرمايه داراها مي آيند جلوي کلاس ، شاگرد اول و دومها را مي گيرند و حراج مکنند . اين مي گويد :ما ده هزار تومان مي دهيم او مي گويد : ما پانزده هزار مي دهيم با يک اتومبيل . يکي ديگر : راننده و منشي هم مي دهيم و بالاخره کسي که در مزايده پول بيشتر ميدهد اين آقاي نابغه را به کارخانه اش مي برد و مي گويد : اينجا بايست و هر چه مي گويم بساز . و او مي گويد چشم!حقيقت اين است که اين قرن ، قرن ازدواج علم و پول است . اين دو که هميشه تاريخ ضد هم بودند و حال با هم ازدواج کردند و فرزند نامشروع آنها ماشين است و مسلماًدر اين ازدواج معلوم است کدام آقا ميشود و کدام عيال!

 

دين فرقه فرقه شد و امت قوم قوم و ما قطعه قطعه و هر قطعه لقمه اي چرب و نرم و راحت الحلقوم . سر ما را به خاک بازي ، به خون بازي ، فرقه سازي ،دسته بندي ، جنگ هاي زرگري ، بحث هاي بي خودي فکرهاي پوچ و پوک عشق هاو کينه هاي بي ثمر و به دشمن ها عوضي بند کردند چشم ما را با لالايي خواب کردند . فرنگي ها هم مثل مغول ها آمدند و سوختند و کشتند و بردند و ... اما نرفتند! و ما يا سرمان به خودمان بند بود و نخواستيم ببينيم  ، يا به جان هم افتاده بوديم و نتوانستيم ببينيم ويااصلا برگشته بوديم به عهد بوق و نبوديم که ببينيم !طلا هامان را بردند وما را فرستادند دنبال عصر طلايي ، دنبال نخود سياه !مليت ؛ نبش قبر مذهب شب اول قبر حال فراموشش کن زندگي ولش کن .هزار و دويست و پنجاه سال پيش پدر شيمي  قديم جابر در کلاس پيامبر نزد امام صادق رييس مذهب شيعه درس شيمي فرا مي گيرد و 1250 سال بعد نزد شيعيان امام صادق درس شيمي در مدرسه حرام مي شود .1250 سال پيش در جامعه اروپايي اندلس بي سوادي را ريشه کن مي کنند.هشتصد سال پيش اولين بار دسته اي از جوانان ما فتيه المغربين آمريکا را کشف ميکنند وهشتصد سال بعد آمريکا پير و جوان ما را ... چه بگويم ؟ آنها بيدار شدند و ما به خواب رفتيم و کار ما؟! يک دسته مان هنوز هم مشغول کشمکشهاي قديم اند ونفهميده انددر دنيا چه خبرها شده است . يک دسته هم که فهميده اند دنيا دست کيست نشسته اند و مثل ميمون تماشا مي کنند و هر کار که آنها مي کنند اداشان را در مي آورند و در چشم اينها فقط فرنگي ها آدم اند ! آدم حسابي اند چون پول دارند و زور دارندآنها مي خواهند همه چيزمان را ميمون وار با بياورند ؛ استادهامان را ، شاعر هامان را ، هنرمند هامان را فيلسوف هامان را زنها و مرد هامان را ،... و حتي بچه هامان را !  آنها فقط از يک چيز مي ترسند از اين مي ترسند که ما ديگر از آنها تقليد نکنيم . چطور مي شود از آنها تقليد نکنيم ؟ کاري کنيم که بتوانيم خودمان بفهميم .آنها فقط از فهميدن تو مي ترسند . از تن تو هر چقدر هم قوي بشي نمي ترسند از گاو که گنده تر نمي شي ، مي دوشنت ! از خر که قوي تر نمي شي ، بارت ميکنند !از اسب که دونده تر نمي شي سوارت مي شوند!آنها از فکر تو مي ترسند اينه که بزرگهايي که فکر دارند بايد به چيزهاي بي خود فکر کنند . بچه ها را هم بايد جوري بار بياورند که هر کاري ياد بگيرند و فقط فکر نکنند . بچه هايي باشند نو نوار ، تر تميز ، چاق و چله، شاد وخندان اما ... از چه راه؟ از اين راه که عقل بچه هامان را از سربه چشم بياورند : با روش آموزش و پرورش مدرن آمريکايي :سمعي و بصري! يعني فقط چشم و گوشت کار کند . براي اين که آن چيز هايي را که پنهان مي کنند و پنهاني مي کنند نبيني براي اين که آن کارهايي را که يواشکي و بي سر وصدا مي کنند نشنوي و آنها هر چه مي کنند و هر چه مي آورند و مي برند هم پنهاني است و هم بي صدا ! عقل فرنگي به چشمش است به گوشش است به پوستش است چي مي گيم ؟عملش توي شکمش است هنرش زير شکمش است عشقش فقط پرستش لذت وآزاديش فقط آزادي غارت است .ما ها را مي خواد ميش کنه : شيرمون رو بدوشه پشممون رو بچينه پوستمون رو بکنه دينمون رو بگيره دنيامون رو بچاپه زنامون رو بي شرم کنه مردامونو بي شرف دخترامونو عروسک پسرامونو مترسک و بچه هامونوسمعي و بصري ! اما نه !بچه هاي ما مي فهمند! برق هوش را در چشمهاي تند بچه هاي برهنه حاشيه کوير نمي بيني؟ آري بچه هاي ما همه چيز را مي فهمند . جهان را همه چيز جهان را انسان را حرکت را پوچي را معني را دنيا را آخرت را براي خود رابراي خلق را

براي خدا را حتي شهادت را و يک جلوش تا بينهايت صفر ها را

 



چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:دکترشريعتي,دکترعلي شريعتي, :: 11:48 ::  نويسنده : saeed

با عرض سلام خدمت دوستاني كه الان نيستن و شايد بعدها ببينن اين چند خط چاق سلامتي كه من داشتم خدمت شون اميدوارم همه حالشون خوب باشه و از درگيري هاي روزمرشون پيروز و موفق بيرون اومده باشن يا حداقل نباخته باشن يا كم آسيب ديده باشن و به اونهايي هم كه آسيب و زياني ديدن خدا قوت ميگم و آرزو مي كنم كه از نو بلند شن و باز برگردن به زندگي و ميدون رو خالي نكنن گر چه مي دونم كه سخته ... .

در هر صورت افتتاح اين وبلاگ رو با ياد خدا شروع مي كنيم و آرزومنديم براي پيشرفت هم اين وبلاگ هم خودمون هم دوستان هستيم .

به اميد بهترين ها در

يه گوشهٔ دنج



چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:گوشهٔ دنج,عرض سلام,, :: 11:30 ::  نويسنده : saeed